علت شکست چند شوهری
دراین میان علامه شهیدمرتضی مطهری با بیان یک ایراد دیگری که منتقدان تعدد زوجات مطرح میکنند ومیگویند:
که چون زن و مرد هر دو انسان و متساویالحقوق میباشند و در صورت اجازه مرد، زن هم باید چند شوهری را تجربهکند میفرمایند:
«این ایراد سخیفترین ایرادی است که بر تعدد زوجات گرفتهشدهاست.
گویی ایرادکنندگان به علل وموجبات فردی واجتماعی تعدد زوجات کوچکترین توجهی نداشتهاند
خیالکردهاند تنها موضوعی که دراین میان است هوس است آنگاه گفتهاند:
که چرا به هوس مرد توجه شده و به هوس زن توجه نشدهاست؟
علّت شکست چندشوهری این است که نه با طبیعت مرد موافق است و نه با طبیعت زن.
امّا از نظرمرد برای اینکه اوّلا ً با روحیه انحصارطلبی مرد ناسازگاراست وثانیاً با اصل اطمینان پدری مخالف است.
علاقهی به فرزند طبیعی وغریزی بشراست. بشر طبعاً میخواهد توالد و تناسلکند و میخواهد بداند پدر کدام فرزند است وفرزندکدام پدراست
چندشوهری زن با این غریزه وطبیعت آدمی ناسازگاربودهاست.
برخلاف چندزنی مرد که از این نظرنه به مرد لطمه میزند و نه به زن …
امّا ازنظر زن، چندشوهری هم با طبیعت زن منافی است و هم با منافع وی.
زن از مرد فقط عاملی برای ارضای غریزهجنسی خود نمیخواهد که گفتهشود هرچه بیشتر برای زن بهتر.
زن ازمرد موجودی میخواهدکه قلب آن موجود را دراختیارداشته باشد، حامی ومدافع اوباشد. برای او فداکاری نماید، زحمت بکشد وپول درآورد ومحصول کار و زحمت خود را نثار او نماید، غمخواراو باشد…
زن درچندشوهری هرگز نمیتوانسته است حمایت و محبّت وعواطف خالصانه وفداکاری یک مرد را نسبت به خود جلبکند.
از این رو چندشوهری نظیر روسپیگری همواره مورد تنفر زن بودهاست.
علیهذا چندشوهری نه با تمایلات وخواستههای مرد موافقت داشته است و نه با خواستهها و تمایلات زن…
چندشوهری هیچوقت برای زن امتیازی نبوده و نخواهدبود علّت این تفاوت این است که مرد طالب شخص زن است و زن طالب قلب مرد وفداکاریهای او ….
به عبارت دیگر درامر زناشوئی دوعنصر دخالتدارد: یکی مادی ودیگری معنوی.
عنصر مادی زناشویی جنبههای جنسی آن است که در جوانی در منتهای اوج و غلیان است و تدریجا رو به کاهش و آرامش میرود.
جنبه معنوی آن عواطف رقیق وصمیمانهای است که میان آنها حکمفرما میشود و احیاناًهرچه زمان میگذرد نیرومندترمیگردد.
یکی از تفاوتهای زن ومرد این است که برای زن عنصردوم بیشاز عنصراول اهمیت دارد برخلاف مرد. زناشوئی برای زن بیشتر جنبهی معنوی دارد،
و برای مرد بیشتر جنبهی مادی، ولااقل جنبهی مادی ومعنوی زناشوئی برای مرد مساوی است.
علل ژست تنفر از تعدد زوجات
شهید مطهری به بررسی علل رویگردانی، انتقاد وحمله به این حکم الهی پرداخته و می نویسند:
مردامروز ازتعدد زوجات روگردان است چرا؟!
آیا بهخاطراینکه میخواهد به همسرخود وفادارباشد و به یک زن قناعت کند
یا بهخاطراینکه میخواهد حستنوعطلبی خود را ازطریق گناه که به حداشباع، وسیله برایش فراهماست ارضاء نماید؟
امروز گناه جای تعدد زوجات را گرفته است نه وفا و به همین دلیل مرد امروز سخت از تعدد زوجات که برای او تعهد وتکلیف ایجادمیکند متنفراست…
مرد امروز هیچ الزام واجباری نمیبیند که کوچکترین تعهدی درزمینهی هوسرانیهای بیپایان خود بپردازد ناچارعلیه تعددزوجات قیام میکند….
مرد امروز هرچند صباح یک بار معشوقه خود را عوض میکند بدوناینکه احتیاجی به تشریفات مهر و نفقه وطلاق داشته باشد.
مسلماً موسی چو مبه با تعدد زوجات مخالف است. زیرا او همیشه یک سکرترموبور جوان زیبا درکنارخود دارد
و هرچند سال یکبار آن را عوض میکند باچنین امکاناتی چه حاجت به تعددزوجات؟
یک تذکر مهم
متذکر میشویم که حکم قرآنی تعدد زوجات:
“فـَانکِحُوا ماطابَ لـَکـُم مِنَ النِسآءِ مَثـنی و ثــُلاثَ وَ رُباعَ فَاِن خِفتـُم ا َلّا تَعدِلـُوا فَواحِدَة ً…
زنان را به نکاح خود درآورید دو یا سه یا چهار و اگر بترسید راه عدالت نپیموده و به آنهاستم می کنید پس تنها یک زن اختیار کنید…
همانطور که درمتن آیه )سوره نساء آیه 3 (نیز مشهود است این اجازه درصورت رعایت عدالت صادرشدهاست.
این نوشتار در صدد این نیست که بگوید کسی که نمی تواند وباهمان همسراول خود هم ناسازگاراست ومدیریت رعایت عدالت را ندارد
ویا توان پرداخت نفقه ومایحتاج زندگی برایش دشوار است اقدام به این امر نماید
امّا معتقدیم دربین انسانهای مؤمن افراد شایستهی بسیاری میتوان یافت که هم به لحاظ رعایت عدالت وهم تمکـّن مالی مناسب
توان انجام این مهم (درشرایطی که از یک سوء وضعیت زنان تنها ومطلقه ویا شوهر ازدست داده وازسوی دیگر افزایش آماردختران ازدواجنکرده بیداد میکند)را دارند.
تعدد زوجات واجازه همسر اول
استادشهید دررابطه با اذن واجازه همسراوّل درتعدد زوجات هم میفرمایند:
«اگر پای یک علت اجتماعی درکارباشد وتعددزوجات به واسطهی فزونی عدد زنان برمردان ویا به واسطهی کثرت نقوس تجویزشود…
دراین گونه موارد تعدد زوجات یک نوع تکلیف وواجب کفایی است
وظیفهای است که برای نجات اجتماع از فساد است وپای تکلیف ووظیفهی اجتماعی بهمیان میآید.
رضایت واجازهی واذن مفهوم ندارد….
کسانی که مدعی هستند حق وعدالت ایجاب میکند که تعددزوجات با اجازهی همسرپیشین باشد
فقط از زاویه تفنن وتنوعطلبی مرد مطلب را نگریستهاند
وضرورتهای فردی واجتماعی را ازیادبردهاند.”
اخلاق اسلامی یا ریاضت مسیحی؟
استادشهید درپاسخ به این سؤال که آیا اخلاق ایجاب نمیکند که انسان شهوات خود را به حداقل ممکن تقلیلدهد میفرمایند:
«باید بگوییم متأسفانه این یک تلقین غلطی است که اخلاق مسیحی که برپایهی ریاضت است و از اخلاق هندی وبودایی وکلبی متأثراست- القاء کردهاست.
اخلاقاسلامی براین پایه نیست. ازنظر اسلام چنیننیست که هرچه ازشهوات تقلیل شود با اخلاق سازگارتراست و اگر بهحدصفر برسد صددرصد اخلاقی است!!
ازنظراسلام اخلاق با افراط درشهوترانی ناسازگاراست.
برایاینکه بدانیم تعددزوجات یک عمل افراطی است یا نه باید ببینم آیا مرد بالطبع تک همسراست یا نه!؟
شاید امروز یک نفر هم پیدانشود که طبیعت مرد را محدود به تکهمسری بداند و چندهمسری را یک عمل انحرافی وافراطی بشناسد.
برعکس عقیده بسیاری این است که طبیعت مرد چندهمسری است و تکهمسری چیزی است نظیرتجرد که برخلاف طبیعت مرد است.»
استاد با ارائه نظرات دانشمندانی که معتقدند طبیعت مرد چندهمسریست ادامه میدهند
«ما با آن نظر که طبیعت مرد چندهمسری است، مخالفیم، امّا با این نظر هم موافق نیستیم که طبیعت مرد تکهمسری است وچندهمسری برضدطبیعت مرداست»
مقاله محمّد بن سنان
محمّد بن سنان مىگوید: یکى از علل و اسرار حلال بودن چهار زن براى یک مرد آن است که
تعداد زنان از مردان بیشتر مىباشد چنانچه حق تبارک و تعالى در قرآن مىفرماید: فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ
(اى مؤمنین نکاح کنید با زنانى که براى شما حلال هستند و آنها را به ازدواج خود در آوردى دو تا و سه تا و چهار تا ...)
تقدیر این آیه آن است که اگر خواستید با دو تا و در صورتى که بخواهید با سه یا چهار تا از زنان اهل ایمان ازدواج کنید
و با این تقدیر حق عزّ و جل غنى و فقیر را در توسعه قرار داده
و فرموده مرد مىتواند به مقدار توان و طاقتش اقدام به امر ازدواج کند
ولى حدّ آن تزویج دائمى چهار زن بوده نه بیشتر !!
علل الشرائع-ترجمه ذهنى تهرانى ج2 611 مقاله محمد بن سنان ..... ص : 611
فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ....
اى مؤمنین نکاح کنید
با زنانى که براى شما حلال هستند
و آنها را به ازدواج خود در آورید
دو تا و سه تا و چهار تا ...
سوره نساء/ 3
.: Weblog Themes By Pichak :.